همزمان با سالگرد برگزاری دهمین انتخابات ریاست جمهوری که با غلبه مستضعفین بر مستکبرین پایان یافت جنبش به اصطلاح سبز در مراسمی سالگرد فتنه سبز را گرامی داشت. گزارشی از این مراسم را که توسط خبرنگاران بدون ارز تهیه شده به اطلاع می رسانیم:

مراسم سالگرد فتنه سبز، شام 22 خرداد و همزمان با آغاز آشوب ها و اغتشاشگری های سال گذشته در باغ پسته یکی از طرفداران این جنبش برگزار شد. این مراسم که با حضور غیرگسترده افراد شناخته شده و ناشناخته جنبش همراه بود در فضایی امنیتی و همراه با ترس برگزار شد. در ابتدای این مراسم ترجمه انگلیسی آیاتی چند از قرآن کریم صورت گرفت و با پخش سرود ملی ایران هیچکس از جای خود بلند نشد. مجری مراسم در ابتدای امر از این که سرود ملی ایران به اشتباه و به دلیل توجیه نبودن اپراتور برنامه پخش شده عذرخواهی کرد و از "جو نبایدن" دعوت کرد تا در آغاز برنامه پیام کتبی باراک اوباما را برای حاضرین قرائت کند.

باراک اوباما در این پیام بر ضرورت بالابردن بازدهی کار جنبش تأکید کرده بود و تلویحا اشاره کرد با توجه به رکود مالی و فشار افکار عمومی چنان چه سران جنبش تا چند ماه آینده موفق به ضربه نهایی نشوند، یارانه دولت آمریکا جهت مبارزه آن ها را قطع و توبره موردنظر را باز می کند تا فقط از آخور تغذیه کنند. در پایان این پیام باراک اوباما با لهجه مزخرفی گفته بود: "سالگرد فتنه مبارک".

در ادامه این مراسم مجری از سران فتنه دعوت کرد که برای سخنرانی تشریف بیاورند روی سن. در این لحظه در پایین جایگاه بین مهندس و شیخ بی سواد برای اول صحبت کردن درگیری لفظی پیش آمد و نسبت های ناروایی بینشان منتقل شد. نهایتا با ریش سفیدی مرد خاکستری قرار شد قرعه بیندازند و طبق قرعه شیخ بی سواد انتخاب شد. اما مهندس اعلام کرد: "من اسیر این صحنه سازی خطرناک نمی شوم و مطمئنا تقلب صورت گرفته است". با اعلام این جمله حاضرین مراسم به یاد سال گذشته شروع به اغتشاش کردند و با نصب نقاب بر صورت و گرفتن چماق در دست اختیار جلسه را در دست گرفتند و با ضرب و شتم مجری برنامه از مهندس برای سخنرانی بر روی سن دعوت کردند. شیخ که حسابی ناراحت شده بود فریاد زد:" این حرکت کاملا مهندسی شده بود و من خودم دیدم که پشت سن چه کار زشتی با مجری برنامه کردند. مدارکش هم تا چند روز دیگه میزارم رو اینترنت." اما کسی به این حرف شیخ واکنش نشان نداد و او ترجیح داد بیشتر از این خودش را ضایع نکند.

مهندس همراه با همسرش به بالای سن رفت و ابتدا گل روی جایگاه را برداشت و به همسرش داد تا بیکار نباشد و بو کند. در ضمن صحبت از مردم خداجویی که برای گرامیداشت سالگرد فتنه جمع شده اند تشکر کرد و همه اتفاقات یک سال گذشته را محکوم کرد. او ریشه این حوادث را که توسط کودتاگران انجام شده انحراف از خط امام عنوان کرد و از همه خارج نشینان پیرو خط امام تشکر کرد که با انتقاد درست از امام راه آن عزیز را ادامه داده بودند. وی در پایان از روشنفکرترین زن ایرانی دعوت کرد تا نظریه فلسفی-سیاسی "داماد لرستان، فرزند آذربایجان" را برای مردم خداجو تبیین کند.

پس از پایان، یکی از افراد نقابدار که مجری گری را به عهده گرفته بود از شیخ خواست که سخنرانی کند ولی شیخ در خواب عمیقی فرو رفته بود. تلاش اطرافیان شیخ برای بیدار کردنش میسر نشد ولی فرزند او گفت که دیده است چند نفر به او قرص خواب آور خورانده اند.

برنامه با اهدای جوایز به رسانه های کمک یار فتنه از سر گرفته شد و از bbc، voa و دویچه وله و همچنین از دروغگزاریهای جرس و بالاترین تقدیر ویژه به عمل آمد و به اعضای آن کمک هزینه سفر به جزایر هاوایی اهدا شد. همچنین از تئوریسین های خارج نشین جنبش آقایان "آکسیون ناسازگار"، "مسعود بدنود"، "عطا پناهندگانی خرتروایی" و "علیرضا تاریکی زاده" تقدیر شد و به آن ها دوره چندجلدی "دین خوشگل" حجه الاسلام هرمنوتیک اهدا شد. همچنین از مواضع دوپهلو و همراه با سکوت رؤسای مجامع و مجالس و غیره  تقدیر شد و حاضرین به احترام آن ها دو دقیقه سکوت کردند.

در قسمت بعدی شیخ که حالا بیدار شده بود به روی سن آمد و شروع به صحبت کرد ولی با توجه به نبود دستمال کاغذی روی تریبون خیلی نتوانست به صحبت ادامه دهد و مجبور شد بنشیند.

در بخش دیگری از برنامه از سروش و گوگوش دعوت شد تا به اجرای برنامه مشترک بپردازند. با تشویق بی امان حضار گوگوش شروع به خواندن آهنگ دیوونه دیوونه کرد و سروش هم با رقص فلسفی دینی خود حضار را به وجد آورد. بعد از اجرا سروش با بیان این که رقص و حرکات موزون جزء دین اسلام است خاطر نشان کرد شما هر چیزی که دوست داشته باشید می توانید بیاورید جزء دین و این یعنی برداشت های مختلف از دین و هیچ منافاتی با آموزه های الهی ندارد. در بین صحبت های سروش چند نفر برای پذیرایی با کارتن های ساندیس وارد شدند که به یکباره اکثر حضار به سمت آن ها هجوم بردند و از خودشان پذیرایی کردند و صحبت های سروش نیمه تمام ماند.

در پایان مراسم از سران فتنه دعوت شد در جایگاه حضور یابند و از اغتشاشگران سان ببینند. گروه های نقابدار و چماق به دست از جلوی جایگاه رژه رفتند. بعد از آن گروهی با در دست داشتن سنگ و آجر وارد شدند و با رسیدن به جلوی جایگاه شعار نه غزه نه لبنان دادند و رد شدند. عده ای با پوشش استتاری چادر سبز نیز از جلوی جایگاه رژه رفتند. بعد از ان گروه دیگری که هر کدام سطل زباله ای که آتش گرفته بود را هل می دادند از جلوی جایگاه رد شدند. در این لحظه یک نفر سراسیمه وارد مجلس شد و خبر داد که یک بسیجی وارد باغ شده. با گفتن این جمله مجلس به یکباره به هم ریخت و ولوله ای به راه افتاد. در عرض چند ثانیه جمعیت فرار را بر قرار ترجیح دادند و در رفتند و مراسم به صورت غیرمنتظره ای پایان یافت.